اشعار

مصائب و مولودی معصومین

اشعار

مصائب و مولودی معصومین

  • ۰
  • ۰

مرثیه امام علی

 مرثیه امام علی غ

#مرثیه 

#غزل 


خانه با رفتنت ای یار به هم ریخته است

شهر بی حیدر کرار به هم ریخته است


پدرم نبض زمان بودی و با رفتن تو

سحر و روزه و افطار به هم ریخته است


هرکسی دید پدر، حال مرا گفت به خویش:

دختر فاطمه بسیار به هم ریخته است


بستر خالی تو گوشۀ این خانه پدر

علتی شد که پرستار به هم ریخته است


بودنت مایۀ آرامش و آسایش بود

حال با رفتن تو کار به هم ریخته است


حَسَن غمزده را بیشتر از زخم سرت

قصۀ سینه و مسمار به هم ریخته است


حرفی از کوچه نباید بشود پیش حسین

چون که با گفتنش هر بار به هم ریخته است


صحبت از کوفه و بازار و اسیری کردی

از همان لحظه علمدار به هم ریخته است


گفته ای کوفه میارند مرا طوری که

همه ی کوچه و بازار به هم ریخته است


  • ۹۸/۰۳/۰۶
  • روح اله فرحمند

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی